بدون ترديد «بهار» مجلس شوراي اسلامي در عمر چهار سالهاش، موضوع بررسي رأي اعتماد به كابينه دولت است؛ كه گاه چنان دستاويز حواشي و موضوعات ريز و درشت قرار ميگيرد كه تا روزها و هفتهها ميشود درباره آن جلسات نوشت. مجلس نهم هم در اواخر مردادماه با رويكرد تعامل گونه و مناسب ۱۵تن از وزراي پيشنهادي دولت يازدهم را به سمت وزارتخانههايشان بدرقه كرد و البته دور نام سه تن از وزراي معرفي شده را هم به دلايلي قلم قرمز كشيد تا ماراتن معرفي وزرا به مجلس همچنان ادامه داشته باشد. دكتر محمدحسين فرهنگي، يكي از اعضاي هيئت رئيسه مجلس در گفتوگوي تفصيلي با جوان به سؤالات كه حول محور فعاليتهاي مجلس در روزهاي بررسي رأي اعتماد به كابينه يازدهم است، پاسخ ميدهد كه بخشي از سخنان وي، پرداختن به راهبرد جريان اصلاحات در ماههاي آينده است:ارزيابي شما از رأيآوري۱۵ تن از وزراي پيشنهادي دولت در مجلس چيست؟ جايگاه قانوني قوهمقننه در قانون اساسي مشخص است و در بحث رأي اعتماد به وزراي پيشنهادي دولت، به وظيفه قانون خودش عمل كرد و در مقابل دولت هم به قانون تمكين كرد و نظر مجلس را در مورد دادن رأي اعتماد و عدم دادن آن پذيرفت. پس هم دولت در معرفي وزرا به مجلس به وظيفه قانوني خود عمل كرده و هم مجلس بر اساس قانون به يك سري از وزرا رأي اعتماد داده و ۳ نفر از آنها را رأي اعتماد نداده است. آيا قبل از آنكه آقاي روحاني به صورت رسمي نفرات پيشنهادي خود را در روز تحليف به نمايندگان معرفي كند، مشورت خاصي را با مجلس وحداقل هيئت رئيسه انجام داده بود و دوستان شما در هيئت رئيسه از نفرات انتخابي باخبر بودند؟ در قانون اساسي و قوانين ديگر كشور هيچ پيشبيني نشده است كه رئيس دولت بايد الزاماً قبل از اعلام رسمي نفرات پيشنهادي خود، با مجلس مشورت كند و يا نفرات خود را به هيئت رئيسه اعلام كند مگر آنكه رئيس دولت به تشخيص خود صلاح ببيند كه نظر خود را با نمايندگان در ميان بگذارد يا در انتخاب فردي خاص با برخي از نمايندگان به مشورت بنشيند اما اين مشورت به معناي الزام قانوني براي رئيسجمهور نميباشد. بنابراين اگر مشورتي بوده مشورتهاي مورد نياز خود دولت بوده است و اين خيلي جنبه رسمي به خودش نگرفته است. در آن فرايند زماني رئيسجمهور مشورت خاصي را با اعضاي هيئت رئيسه يا شخص آقاي لاريجاني انجام دادند، چرا كه برخي از رسانهها انتخاب برخي افراد كابينه را با مشورت اعضاي هيئت رئيسه مجلس عنوان ميكردند؟ بنده خيلي مطلع نيستم. چه آقاي لاريجاني و چه شخص رئيسجمهور اين موضوع را انكار كردهاند. البته برخي از نمايندگان معتقد بودند رئيس دولت در گرفتن نظر مشورتي نمايندگان ميتوانست بهتر از اين عمل كند. نظر شما چيست؟ رويه قانوني همان است كه گفتم. اما خب رئيس دولت با توجه به رأي مردم و ميزان پايگاه اجتماعي خود به اين نتيجه رسيده بود كه اين افراد را به مجلس معرفي كند و برآيند رأي مجلس هم همان است كه اتفاق افتاد. چرا آقاي ميليمنفرد و نجفي نتوانستند از مجلس رأي اعتماد بگيرند؟ در مجلس فراكسيونهايي وجود دارد كه در جلسه با وزراي پيشنهادي بحثهاي زيادي را مطرح كردهاند و هر كدام از اعضا نظرات خاص خودشان را دارند وبه جمعبندي لازم رسيدهاند كه در نتايج اثرگذار بوده است. از جمله آثار رويكردها دو فراكسيون فعال در مجلس ميتوان به رأي اعتماد گرفتن چند نفر از وزراي پيشنهادي و عدم رأي اعتماد به سه نفر اشاره داشت. به صورت مشخص نگفتيد كه چرا اين دو تن رأي اعتماد نگرفتند؟ عرض كردم كه دليل مهم آن نوع تعاملي بود كه اين افراد با فراكسيونهاي مجلس داشتند و مخالفت تعداد زيادي از فراكسيونها با برنامه يا عملكرد اين افراد باعث عدم رأيآوري شان شد. تعاملات اعضاي دو فراكسيون با هم را هم در اين بين بايد اثرگذار دانست. فراكسيون اصولگرايان نقش بيشتري در آراي وزرا داشت يا فراكسيون رهروان ولايت؟ هر دو فراكسيون در آرا مؤثر بودند. اگر بخواهيم يكي از آنها را انتخاب كنيم؟ نميشود تفكيك قائل شويم. چون آراي اعضاي اين دو فراكسيون نسبت به وزرا گاه متفاوت بود. برخي عنوان ميكردند كه اعضاي فراكسيون رهروان حساسيت لازم را نسبت به نقشآفريني برخي از وزرا نظير زنگنه و آخوندي نداشتند، به عنوان يكي از حاضران درجلسه اين فراكسيون اين موضوع را تأييد ميكنيد؟ بنده حضور داشتم و حساسيت نسبت به سابقه تخصص و توانمنديهاي اجرايي افراد و بعد هم در مورد رفتارهاي سياسي آنها وجود داشت و مجموع اينها در آراي پاياني تأثيرگذار بود. البته در برخي از جلسات غير از جلسه فراكسيون رهروان حضور داشتم مثلاً در جلسهاي كه يكي از نمايندگان تهران ترتيب داده بود و بحثهاي مشابهي در اين زمينه مطرح ميشد كه تنها نظرات را ميگرفتم بدون اينكه اظهار نظر داشته باشم. پس تعاملات اعضاي فراكسيون با هم و در خارج از جلسات هم در آراي مجلس تأثيرگذار بوده است. البته جلسات مناطق مختلف كشور هم مثلاً با عنوان نمايندگان شمال شرق كشور در همين رابطه شكل ميگرفت. عدهاي معتقد بودند كه نظر منفي فراكسيون رهروان به نجفي باعث عدم رأي اعتماد به ايشان شد؟ آقاي نجفي بحثهاي خوبي را در دفاع از خودشان مطرح كردند واگر به همان چيزي كه درجلسات فراكسيون گفتند اكتفا ميشد ميتوانستند رأي لازم را بياورند منتها چند نكته در سخنان ايشان بود كه توسط مراجع مختلف تكذيب شد و تكذيبها از طريق نمايندگان پيگير به سايرين رسيد و اين باعث افتادن ايشان از كابينه شد. ما در مجلس هفتم، هشتم و نهم شاهد بوديم كه نمايندگان روي صداقت مسئولان به شدت حساس بودهاند و بسياري از نمايندگان مجلس تلقيشان اين بود كه آقاي نجفي در دو مورد خاص اطلاعات درستي را ارائه نداده است. برخي از رسانهها «پخش شبنامهها» در مجلس را علت اصلي عدم رأي اعتماد به نجفي عنوان ميكردند؟ بستگي دارد كه ما به چه چيز شبنامه بگوييم. اينكه يك سري اطلاعات درست و صحيح از طريق مراجع رسمي و منابع موثق به نمايندگان برسد كه اين را شبنامه نميگويند. البته پخش شبنامه به معناي صحيح آن هيچگاه در مجلس جايگاهي نداشته و مبناي رأي نمايندگان اينگونه مسائل نبود. نظر مجلس در آرايش مشخص است نه در حواشي آن. چرا رسانهها و شخصيتهاي جريان اصلاحات پس از روز رأي اعتماد به وزرا با حركتي مشترك برخي از نمايندگان مجلس را افراطي و تندرو ناميدند، القاي دو دستگي بين نمايندگان با چه هدفي صورت ميگيرد؟ اين گونه عناوين را ما در همان روزهاي بررسي كابينه مشاهده ميكرديم كه هدفشان تخريب و هجمه به نيمي از نمايندگان بود و جريان اصلاحات كه سعي ميكند خود را پيروز انتخابات هم عنوان كند در صدد تضعيف مجلس فعلي است كه اكثريت آن را اصولگرايان تشكيل ميدهند و اين يك هدف راهبردي براي به دست گرفتن مجلس آينده است. البته آقاي تركان هم در همان مقطع زماني يادداشتي را خطاب به نمايندگان مجلس در يكي از روزنامههاي جريان اصلاحات منتشر كرد، نظر شما درباره اظهارات ايشان چيست؟ متأسفانه تخريب مجلس به برخي از مسئولان هم تسري پيدا كرد كه يكي از آنها اظهارات آقاي تركان و آقاي عارف بود كه باعث تأسف هم بود. البته ممكن است انتقادي به برخي از نمايندگان مجلس وارد باشد اما تعميم و تسري آن به كليت مجلس و بزرگنمايي كردن آن مسائل، توهيني به ملت قلمداد ميشود چرا كه نمايندگان مجلس همان منتخبان مردم هستند. بنابراين اين روش را روش درستي نميدانيم و باعث واكنشهاي نمايندگان مجلس هم ميشود. اينگونه اظهارات افراد منسوب به دولت ميتواند در آينده، در تعاملات بين دو قوه تأثيرات منفي بگذارد؟ اين جملات را ما تهديد تلقي نميكنيم بلكه اظهاراتي ميدانيم كه چندان معقول و سنجيده نيست. اينكه پس از انتخابات، رئيس دولت را با الفاظ نامناسبي بدرقه كنيم اقدامي شايسته نيست خصوصاً براي افرادي كه خود مسئول هستند. اينكه اين دو دوست گرامي نمايندگان ملت را اينگونه مورد خطاب قرار ميدهند كار شايستهاي نيست. البته من معتقدم اين آقايان بعداً متوجه كار اشتباه خود شدند و طبيعتاً انتظار اصلاح رفتار و منشها را از سوي اين دوستان داريم تا آنكه مسير رويارويي با مجلس را انتخاب كنند. البته به تنهايي نميتواند اينگونه رفتارها تعامل ميان دو قوه را به تقابل تبديل كند اما در كنار ديگر سلسله موارد ميتواند مؤثر و تأثيرگذار باشد. تيتر برخي از رسانههاي همين جريان پس از بررسي رأي اعتماد به وزرا اين عبارت بود كه «آيا نمايندگان پيام انتخابات ۲۴ خرداد را درك كردهاند؟». نظر شما در مورد اين تيتر مشترك رسانههاي اصلاحطلب چيست؟ بستگي دارد تلقي ما از رأي ۲۴خرداد مردم چه باشد. يكي از پيامهاي۲۴ خرداد اين بود كه رئيسجمهوري نه با اكثريت قاطع بلكه با آراي شكنندهاي رأي آورد. پيام ديگر رأي۲۴ خرداد مردم، اجماع بخش قابل توجهي از جامعه بر رويه و ايده اعتدال و رفع تنشها و درگيريهاي برخي مسئولان كشور بود. حتي برخي از بدنه جامعه كه به برخي از ديگر كانديداها رأي دادند يكي از اهدافشان رفع تنشها و درگيريها بود. يعني برخي از افرادي كه به آقاي ولايتي، قاليباف و رضايي رأي دادند در فكري مشابه با بدنه اجتماعي رأيدهندگان به آقاي روحاني به سر ميبردند. حتي خود آقاي رضايي كه بيش از همه بحث فراجناحي بودن دولت را مطرح ميكردند در ضرورت پايان تنشها در جامعه تأكيد داشتند. پس بخش قابل توجهي از جامعه امروزي به ايدههاي آقاي روحاني اعتقاد دارند، بنابراين اگر افرادي امروز بخواهند با تحريف واقعيتهاي تاريخي نظير۲۴ خرداد اظهار كنند كه يكي از پيامهاي اين انتخابات حمايت مردم از افراطيگري و تندروي منسوبين به اصلاحات در طول چندسال اخير بوده است، قطعاً اين نظريه اشتباه است. اين در حالي است كه نماينده اختصاصي اين جريان پايينترين حد مقبوليت را در بين نامزدها داشته است به گونهاي كه ليدر اصلي اين جريان وي را مجبور به كنارهگيري از ادامه رقابتهاي انتخاباتي نموده است. بنابراين يكي ديگر از پيامهاي اين انتخابات پرهيز از اكرام افراد و مسائلي بود كه كشور را ماهها دچار بحران و هزينه نمودهاند و اين از هنرنماييهاي برخي از سياسيون است كه واقعيت آشكار را وارونه جلوه بدهند. برخي از رسانهها با معرفي آقاي رحماني فضلي به عنوان وزير كشور عنوان كردند كه آقاي روحاني با انتخاب وي - به عنوان يكي از نزديكان رئيس مجلس- امتيازي را به آقاي لاريجاني داده تا در گرفتن رأي اعتماد به برخي ديگر از وزرا كار راحتتري داشته باشد، اين گفتهها تا چه حد صحت دارد؟ اطلاعاتي كه ما داريم غير از اين است. آقاي روحاني از مدتها قبل با آقاي رحماني فضلي همكاري تشكيلاتي داشته است، آقاي رحماني از اركان دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي بوده چه در زمان مديريت آقاي لاريجاني بر اين مجموعه چه قبل از آن و خيلي از رسانهها اين اطلاعات را ندارند و بنابراين يك شناخت مستقيم و دو طرفه بين اين دو وجود داشته است. وزارت كشور هم يك وزارتخانه حساس ومهم در كشور به شمار ميآيد و بايد در معرفي فرد پيشنهادي دقت لازم انجام شود كه فردي به مجلس معرفي شود كه شخص معتدل و مناسب باشد و همچنين از ميزان رأي خوبي برخوردار باشد چرا كه نميتوان اين وزارتخانه مهم را با سرپرست اداره كرد. طبعاً اگر فردي براي اين وزارتخانه انتخاب ميشد كه مجلس مخالف بود ممكن بود كه در ارتباطات ميان دو قوه چالش ايجاد كند و البته از آقاي روحاني هم كه بارها بر تعامل سازنده و مناسب دو قوه تأكيد داشتند انتظار ميرفت كه غير از آنچه صورت گرفت را انجام ندهد. به عقيده بنده آقاي روحاني انتخاب هوشمندانهاي انجام داد چه در مورد وزير كشور و چه در مورد رئيس دفترشان كه آقاي دكتر نهاونديان را به اين سمت انتخاب كردند. اما در مورد اينكه آيا اين انتخابها باعث افزايش سطح تعاملات بين دوقوه خواهد شد يا خير منوط به رفتارهاي آقاي دكتر روحاني و آقاي رحماني فضلي است. هرچند از شروع رسمي كار وزراي انتخابي چند روزي بيشتر نگذشته اما شده است كه موضعگيري وزيري شما را ناراحت كرده باشد؟ متأسفانه وزير محترم مسكن و شهرسازي وارد فازي شده است كه اصلاً سودمند به نظر نميرسد، به عنوان نمونه ايشان در سخناني در برنامه زنده شبكه يك عنوان كردند كه بخش قابل توجهي از تورم كشور ناشي از طرح مسكن مهر است كه اين انكار كردن بسياري از دستاوردهاي مثبت اين طرح است. اين در حالي است كه مبناي اين طرح قانون است يعني دولت براساس آنچه قانون تعيين كرده دست به عمل زده است. در سال۸۶ در ضمن قانون بودجه آمد و در سال۸۷ تبديل شد به قانون دائمي كشور. بنابراين اگر ايشان انتقاداتي را به طرح دارند بهتر است قبل از آنكه در تلويزيون حضور يابد كار كارشناسي انجام دهد و تحقيقات لازم را دراين زمينه به عمل بياورد تا دچار خطا نشود. پس بخشي از اظهارات ايشان زير پا گذاشتن قانون قلمداد ميشد و بخشي از آن هم سياهنمايي از عملكرد دولت گذشته و ناديده گرفتن دستاوردهاي مهم و مثبت بود. دولت در بسياري از شهرستانها مشكل مسكن خانوادهها را حل كرد و آنقدر به صورت انبوه مسكن ساخت كه از مهاجرت بيرويه به كلانشهرها جلوگيري نمود و اين موضوع كوچكي نيست كه به راحتي بتوان از آن گذشت. نگاه واقعبينانه آن است كه ما نقاط مثبت و منفي را با هم ببينيم. اسماعيل جليلي يكي از همكاران شما در فراكسيون رهروان هفته قبل بيان كردند: «دلالاني كه از بيرون مجلس از طريق تعدادي از نمايندگان وارد شدهاند با ارائه وجوهات، تعهدات و قولهايي از طرف وزراي پيشنهادي به نمايندگان، تعهد ميگيرند تا رأي جمع كنند، ... اين دلالان مدعي هستند كه ۱۲۰ تا ۱۳۰ رأي نمايندگان را با خود همراه دارند». آقاي فرهنگي شما تاچه حد اين اظهارات را تأييد ميكنيد؟ به اين صورت نه اما اين موضوع گاه گاهي در مجلس عنوان ميشود. اين عدد تا حدي اغراقآميز است ولي مجلس بالاخره جايگاهي دارد كه نميتواند خودش را از جامعه دور ببيند و بايد با جامعه دائم در تماس باشد. من اين را تأييد ميكنم كه كساني صرفاً براي تأثيرگذاري بر آراي نمايندگان ملت در موضوعات مختلف نظير دادن رأي اعتماد يا رأيآوري يك طرح يا ديگر موضوعات تلاش ميكنند. مثلاً ما طرح خوبي در مورد دهياران داشتيم كه ميتوانست مشكلات بسياري از روستاييان را حل كند اما متأسفانه حجم گستردهاي از تخريبها عليه اين طرح از سوي يك دستگاه خاص صورت گرفت و حتي تماسهايي هم با برخي از نمايندگان انجام شد تا طرح نتواند به قانون تبديل شود كه متأسفانه موفق هم شد و آن طرح نتوانست هيچگاه رأي بياورد. چرا كه اين قانون منافع يك جريان خاص را ميتوانست به خطر بيندازد. اين از موضوعاتي است كه در آسيبشناسي قوه مقننه بايد لحاظ شود. در روزهاي اخير خبرهايي مبني بر اختلاف نظرهاي اساسي در بين اعضاي فراكسيون رهروان ولايت به گوش ميرسد كه به احتمال فراوان منجر به شكلگيري فراكسيوني تحت عنوان حاميان دولت خواهد شد. اين تا چه حد با واقعيت سنخيت دارد؟ به طور طبيعي مباحث مختلفي در مورد دولت در جلسات فراكسيون مطرح ميشود كه همگي آنها منطبق با واقعيت نيست اما من تأييد ميكنم كه در هر مجلسي عدهاي تلاش داشتهاند با عنوان موافقان دولت فعاليت كنند اما هيچگاه اينگونه نبوده كه بخواهند همه اقدامات دولت را تأييد كنند. چرا فراكسيون رهروان ولايت در هفتههاي اخير دچار ريزش شده است؟ من چنين برداشتي از موضوع ندارم. خب چگونه ممكن است فراكسيون اصولگريان از حدود۹۰ نفر به ۱۳۰نفر افزايش يابد و اين به معناي ريزش در فراكسيون رهروان قلمداد نشود؟ بعضاً از همان فراكسيون هم در جلسات رهروان شركت ميكنند. اصلاً چه ضرورتي داشت در مجلس اصولگراي نهم فراكسيون رهروان جدا از فراكسيون اصولگرايان شكل بگيرد؟ در همان اوايل شكلگيري فراكسيون رهروان بنده به صورت صريح در همان جلسه مخالفت خودم را با اين دودستگي اعلام كردم. اما متأسفانه رهبران دو طيف اين موضوع را رسمي اعلام كردند و اما در منش و اعتقادات اعضاي اين گروه بنده تفاوت خاصي را نميبينم كه منجر به ايجاد دو فراكسيون شود. فراكسيوني كه سازجدايي را كوك كرد فراكسيون رهروان بود؟ خب ميشود عنواني بهتر از اين را هم به كار برد. عمده اختلافنظر اين دو فراكسيون برميگردد به انتخاب اعضاي هيئت رئيسه مجلس. البته همگراييهاي قوي هم در بين اين دو فراكسيون در موضوعات مختلف و از جمله بحث رأي اعتماد به وزرا به وجود آمد. چقدر به اين معتقديد كه رأيآوري آقاي زنگنه مرهون حوادث داخلي فراكسيون رهروان ولايت بود؟ عدهاي معتقدند ما نبايد بحث فتنه۸۸ را به گونهاي مطرح كنيم كه ناظران و مردم اينگونه برداشت كنند كه ما مباحث مهم كشور را در فتنه خلاصه كردهايم. هر چند كه اين يك معيار مهم است و مهمترين و بارزترين محور سخنان رهبري در طول ۴ سال اخير همين موضوع بوده است. نمايندگان از كساني كه صراحتاً در جلسات مجلس اعلام عذرخواهي كردهاند گذشتند مثلاً يكي از همين افراد در يكي از جلسات در حضور ۱۳۰تن از نمايندگان گفت به چه زباني بگويم كه من رفتارهاي بعد از ۲۹خرداد را نه آن زمان قبول داشتهام و نه الان قبول دارم. اين فرد از كساني بود كه رأي اعتماد گرفت؟ بله. بايد گفت مجلس ملاحظاتي را در دادن رأي اعتماد به وزرا در نظر گرفت و اين ملاحظات باعث رأيآوري برخي افراد شد. البته بايد نوع دفاع آقاي روحاني را در رأيآوري آقاي زنگنه هم مؤثر دانست.